فکرشو کردی؟
یک ماه شد
یک سال دیگم گذشت
یادم نمیره هیچ وقت
تو شمال
زیر کرسی تو باغ حاج اقا
با علی نشسته بودیم به حل کردن پیک نوروزی
خیلی وقته رنگ و بوی بهار همرنگ کودکی هام نیست
انتظار برای بیداری

بوي عيدي
بوي توپ
بوي کاغذ رنگي
بوي تند ماهي دودي وسط سفره ي نو
بوي ياس جا نماز ترمهء مادر بزرگ
با اينا زمستون و سر مي کنم
با اينا خستگي مو در مي کنم
شادي شکستن قلک پول
وحشت کم شدن سکه ي عيدي از شمردن زياد
بوي اسکناس تا نخورده ي لاي کتاب
فکر قاشق زدن يه دختر چادر سيا
شوق يک خيز بلند از روي بته هاي نور
برق کفش جفت شده تو گنجه ها
عشق يک ستاره ساختن با دولک
ترس ناتموم گذاشتن جريمه هاي عيد مدرسه
بوي گل محمدي که خشک شده لاي کتاب
بوي باغچه بوي حوض عطر خوب نذري
شب جمعه پي فانوس توي کوچه گم شدن
توي جوي لاجوردي هوس يه آب تني
با اينا بهار و باور ميکنم